~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

96

جمعه, ۱۵ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۴۹ ب.ظ

نمیدونم دقیقا چه کرمی در ما وبلاگ نویسا (یا حداقل در من) هست که عادت داریم بنویسیم و خوانده بشیم...

و در همون ابعاد دوست داریم ناشناس تر بنویسیم... آدرس وبلاگمون رو به طور داوطلبانه به آشناها یا کسانی که مارو میشناسن نمیدیم یا چقد به یک نفر اعتماد داشته باشیم که منی که میشناسه رو با منی که در نوشته هام میبینه مقایسه و قضاوت نمیکنه.

خلاصه که دوست داریم ناشناس بمونیم و بنویسیم و توسط عده ای ناشناس خونده بشیم و تبدیل بشیم به دوستان وبلاگی که هیجوقت هیچگاه حتی مستقیم مکالمه ندارن. 

به هر حال عادته و ترک عادت موجب...

به خاطر سوفیا کمتر وقت می کنم لپتاپ رو باز کنم... اگه دنبالم میگردین اینجام » http://te.me/oxymorongirl


پ.ن.1. آدرس کانال رو فقط به مهدی دادم... اونم غیرمستقیم. فقط یک مطلب ازش فورووارد کردم براش تا اگه دوست داشت بیاد تو کانال. میخوام بگم که کلا دعوتنامه ی صریح و مستقیم و رک راستی وجود نداره. :)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۲۳:۴۹
خانوم سین