برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شبها بر کف اتاق میخوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،... چه کسی...؟! چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟
رفتیم مشهد!
بد نبود...ولی حوصله م به شدت سر رفت!
خونه ی عمو حسین و بعد هم شب نشینی های همیشگی خانواده ی پدری خونه ی دختر عمه م~
پ.ن.۱. خیلی حالم گرفته ست...
پ.ن.۲. خیلی حالم گرفته ست...