~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
تمام خوشی های این روزا یه طرف... زدن از خواب واسه رفتن مهمونی خونه ی فلان فلان فلان خانواده یه طرف... طی صحبت هایی که شد و یه سری بحث ها بهم گفتن که تو دوران کارشناسی دور انجمن و همه چیو خط بزنم... به نظرم تصمیم خوبیه... تقریبا 5 ساعت بیکار میشم دیگه...  نهار خونه ی دایی حمید بودیم و بعد مدتها اسنک و حاضری خوردن ، غذای خونه واقعا چسبید! خونه ی  عمه طاهره  هم عالی بوووووووووووووووووووووووووود. پ.ن.1. فیلم "سنگسار ثریا" جالب بود و غم انگیز... پ.ن.2. هنوز وقت کردم کتابایی که دارم رو بخونم... تو کتابخونه ی داییی 2 تا کتاب محشر دیدم از تاریخ ایران... میترسم بخرم و رو دستم بمونه! هرچند الان 5 ساعت بیکاری خورده بهم!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۱/۰۳
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی