هرگز حسرتی
در هیچ کجای جهان
اینگونه یک جا جمع نمی شود
که در همین سه واژه کوتاه:
او دوستم ندارد !
پ.ن.۱. افسانه ی ۳ مورد علاقه ی من بود..."تنها یک عشق حقیقی در دنیا وجود دارد که برای من مناسب است"... دوست من میگه اگه به این جمله اعتقاد داشته باشی یک تصویر رویایی میسازی واسه خودت از "همون" فرد ایدا آل زندگیت و همه رو باهاش مقایسه میکنی و نمیتونی خوبیای اون طرف رو ببینی... و حتی نمیتونی وقتی زندگی قبلیت تموم شده یک زندگی جدید رو شروع کنی... اصل حقیقت شماره ی ۳ رو قبول کن که میگه :" این امکان وجود داره که عشق حقیقی رو با بیش از یک نفر تجربه کنین. شریک های بالقوه ی زیادی هستن که میتونی با اونا خوشبخت شی!"
این یعنی شعار "خدا یکی ، یار یکی" نقض...
پ.ن.۲. آلمان رو دوووووووووووست دارم! کلوزه رو هم... و بالاک رو و لام... و پودولسکی و ازیل... مسی رو هم دوست داشتم اما ۵ به یک بود دیگه! ایشالا قهرمانی...
پ.ن.۳. امروز دوباره جزوه هامو دیدم! دلم میخوام بازم میکروب بخونم! درس خوبیه! به شدت دلم تنگ شده! اما اصلا مهم نیست! چون اینجا هم خوش میگذره و "همه چی آرومه"
پ.ن.۴. منبع
پ.ن.۵. فارسی۱: خیانت یا محبت؟
پ.ن.۶. از شعر بالا فقط خوشم اومد همین!!!!!!! گیر ندین توروخدا!
۸۹/۰۴/۱۲