~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
آخرین خاطره ی وبلاگی تو سن ۱۷ سالگیه و من سه شنبه، توی زیباترین روز پاییز، وقتی صدای قشنگ اذان مغرب بلند بشه به دنیا میام! (درست وقتی که جنگ جهانی اول شروع شد!...) پ.ن.۱.روزا هنوزم عالین!امتحان میان ترم شیمی رو امروز دادیم! ۵ شنبه و جمعه مون داغون شد به خاطرش ولی هنوزم دلچسب و دوست داشتنیه! پ.ن.۲. قرار مصاحبه سه شنبه افتاد! جشن کار آفرینی هم سه شنبه ست! جشنواره غذا هم که داریم تو دانشگاه! روزای خوبی پیش روی ماست! پ.ن.۳. بارون و باد و آفتاب و دریا و دوستان و یه خدای مهربون و یه خانواده ی محشر!!!ممنونم خداجون!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۷/۰۸/۱۹
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی