امتحانا تموم شد!
ترم اول هم...
و ۳ ماه از ۱۹همین سال زندگیم...
و زندگی با زینب و لاله و الهه و سمانه و عاطفه...
پ.ن.۱. مگه چی کار کردم که گفت :" انتظار داشتم نمره ی اول کلاس تو باشی!!"؟؟ این حرفش فقط باعث شد به جای "پرنیان" خوندن ، تو آکواریوم، گریه کنم! نتونستم... همین!
پ.ن.۲.متفاوت باش! اما بدون جلب توجه!
پ.ن.۳. روز خوبی رو میبینم! بودن با دوستان! تولد شادی ه!
پ.ن.۴. ...که در طریقت ما کافری ست رنجیدن! بازم سعی میکنم! شاید این دفعه شد...
پ.ن.۵. دلم واسه پنجره ی طبقه ی دوم کلاس ۴۱۰ ساختمون فنی و مهندسی تنگ میشه!
۸۷/۱۱/۰۳