بلاخره باز شد...
خریدها دوباره شروع شد... خیابونا شلوغ و هوا عالی... یه صبح قشنگ تو حصاربوژان... بعد هم زغالی برگر و یه شب بدون خواب و وبلاگ نویسی!
پ.ن.۱. آخه تو که پول نداری چرا دختر مردمو دعوت میکنی برای شام؟؟؟؟
پ.ن.۲. ...هیچی
۸۸/۰۶/۳۰