واسه اونی که خودش بهتر میدونه:
چه دعایی کنمت بهتر از این...
که خدا پنجره ی باز اتاقت باشد...
پ.ن.۱.چقدر لحظه های بیخیالی بعد امتحان قشنگ و دوست داشتنیه! اینکه با ۱۰ نفر تو یه اتاق ۴ نفری جمع شی...یه گوشه تن ماهی... یه گوشه چای... یه گوشه حافظ و یه گوشه عکسای عروسی...
پ.ن.۲. چهارشنبه میرم خونه! دیروز خیلی عالی بود... بابلرود... تاب بازی با عطیه و دویدن تو پارک و تنفس آزاد... واسه یه لحظه تو عمرت باید این حسو داشته باشی که مهم نیست کیا میبیننت! مهم اینه که لذت ببری از هرچی که کنارته... ممنون عطیه! روز خیلی خوبی رو باهات داشتم! بوووووووووس
پ.ن.۳. کیف پولمو واسه سومین بار گم کردم... این دفعه دیگه پیدا نمیشه!!
پ.ن.۴. و ان یکاد الذین کفروا...
۸۸/۱۰/۱۴