~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
شیشه ی پنجره را باران شست... از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ آسمان سربی رنگ من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ میپرد مرغ نگاهم تا دور... وای باران باران پر مرغان نگاهم را شست...   پ.ن.۱. امتحان فیزیک ۲ نزدیکه! فردا ساعت ۱... خیلی خیلی خیلی سخته و من اصلا عین خیالم نیست... پ.ن.2. حرفی واسه گفتن ندارم... روزامون به درس میگذره و شبا به حافظ خوندن و حمید مصدق و فریدون مشیری و خیام... و صبحا قصه ی تکراری هر روز... ولی نه شکایت میکنم نه ناراحتم! اتفاقا خیلی داره خوش میگذره! واسه خیلیا روزمرگی عادت شده ولی من هنوز به روزمرگیام عادت نکردم! پ.ن.3.هیچ وقت نمی توانید با مشت گره کرده دست کسی را به گرمی بفشارید ... پ.ن.۴. و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر اللعالمین...پ.ن.۵. اگه از فیزیک خسته شم یا ترک تحصیل میکنم... یا معتاد میشم... یا خودکشی میکنم... (البته امروز یک دوست (!) بهم گفت تو که نمره واست مهمه پس خودکشی کنی خیلی بهتره!) حیف که درد داره!و حیف کلی کار دارم انجام بدم...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۱۱/۰۴
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی