~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
در انتظار آمدنت هستم اما با من بگو که آیا من نیز در روزگار آمدنت هستم؟؟؟؟؟؟                                         "قیصر امین پور"     پ.ن.۱. "He's just not that into you" تماما حقیقته! و چقدر ما از دنیاهای متفاوتی هستیم! پ.ن.۲. ستاره... شادی... زینب... از ۳ مکان مختلف و با یک حس... تا ساعت ۳ شب حرف زدیم و حتی به نتیجه هم نرسیدیم! پ.ن.۳. خسته شدم از خیالپردازیا ی مبهم راجع به چیزایی که هیچوقت اتفاق نمیفتن... از جنگ و تلاش برای چیزایی که هیچوقت ارزش هم نبودن... از دیدن چهره های نا آشنا که یا غضب توشه یا حسادت و یا هوس... پ.ن.۴. شاید وقتی تو میرسی نباشم...که دستاتو توی دستام بگیرم... نمیدونی چه حالیم ازینکه همون روزی تو میرسی که میرم... پ.ن.۵. شاید عکس به مطلب نخوره اما.... احساس گنگ شاد بودن و امید رو که به آدم میده!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۴/۰۸
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی