~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
ساعت ۲ صبح (نیمه شب...)... با غرغرا و اندرزهای والد گرامی لپتاپو خاموش میکنم ولی فکرم بد مشغوله... بالشتکا رو رو هم میذارم و تکیه میدم بهشون و سوزن رو نخ میکنم و بدون اینکه حواسم باشه کوبلن میدوزم... موبایل رو هم روشن میکنم تا رندوم برام اهنگ بذاره...   ساعت ۳... " رفتنی میره یه روزی... کاش از اول میدونستم...کاش نمیشدم خرابت... کاش میشد! کاش میتونستم..." سه رج از آسمون رو دوختم! آبی...آبی ... آبی... اما فکرم یه جای دیگه ست... همیشه میگم بذار به هر چیزی وقتی برات پیش اومد فکرکن! اما این دفعه نمیشه چون تمام تصمیمات امروزم مبنای رفتار فردامه! فکر میکردم چی میتونه غیر از قیافه نظر منو نسبت به کسی عوض کنه؟ کسی که نمیشناسمش؟؟؟؟ باید چیز دیگه ای بشه دید غیر از چشم چشم دو ابرو! اما چی و چه جوری؟؟؟؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۴/۲۵
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی