~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
من چه سبزم امروزو چه اندازه تنم هوشیار است                         نکند اندوهی ‚ سر رسد از پس کوه...چه کسی پشت درختان است ؟هیچ می چرد گاوی در کرد ظهر تابستان استسایه ها می دانند که چه تابستانی استسایه هایی بی لکگوشه ای روشن و پاککودکان احساس! جای بازی اینجاست...زندگی خالی نیستمهربانی هست                   سیب هست                               ایمان هست                                           آری تا شقایق هست زندگی باید کرد!     پ.ن. امانتداری: منبع شعر و عکس پ.ن.۱. هیچ ضد حالی بدتر از این نیست که یکی از دوستات بعد مدت ها بهت اس بده و به جای خودت حال و وضع یکی دیگه رو ازت بپرسه!!!! پ.ن.۲. میتونستم و دوست داشتم جزو بچه هایی باشم که امروز رفتن پیک نیک... پ.ن.۳. میشه یکی یه لطفی بکنه و منو بزنه؟؟؟ بی بهونه گریه کردن خجالت داره! پ.ن.۴. تقریبا تمام وقتم به دانلود میگذره... مشاورات هم که تموم شد و تمرینات رانندگی هم رو به اتمامه... امروز به سرم زد درس بخونم...البته از فردا! پ.ن.۵. دوست داشتم الان حسش بود میرفتم اون ویولن وامونده رو در میاوردم و میزدم...دلم میخواست اونقدر تند میزدم که انگشتام خودشون بشینن رو سیم ها... اون قدر آرشه رو سریع بالا و پایین ببرم که خودمم نفهمم کدوم نت با کدوم ارشه میخونه... حیف که نه حسش هست نه بلدم نه حوصله شو دارم! پ.ن.۶. در توضیح پ.ن.۲. ::باربارا میگه:" ۹۵٪ پیش فرض های آدم و برنامه ریزی های ذهنی یک انسان تو دوران کودکی تا قبل ۱۸ سالگی ش انجام میشه... و فقط ۵٪ بقیه تحت تصمیمات دوران بزرگسالی هستش... که با همون ٪۵ میشه سرنوشت رو عوض کرد..." پ.ن.۷. بعد مدت ها دوباره موزیک قدیمی و خاطره انگیز :" اگه چشمات منو خواست... تو به چشمات چی میگی؟؟ وقتی که دلت گرفت.. حرفاتو به کی میگی؟؟؟"  - جای مگی و سوگی خالی که یه سمفونی راه بندازیم دوباره!!!!-
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۵/۲۰
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی