~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
در طول زندگی  به پای آن حضور آگاه درونی ات   آن وجود معنوی بازیگوش که خود واقعی توست    رهنمون میشوی      از آینده های احتمالی       روی مگردان        مگر مطمئن شوی         چیزی برای آموختن وجود ندارد.          تو همیشه آزادی           تا ذهنت را تغییر دهی            و آینده و یا گذشته های متفاوت را                  برگزینی!   پ.ن.1. مطلب بالا میان وعده ای بود از کتاب بیوفیزیک انتشارات خانه ی زیست شناسی... و تیتر مطلب جمله ای از کتاب "کیمیاگر" پائولو کوئیلو پ.ن.2. به قول قیصر :" این روزها که میگذرد شادم که میگذرد!" و خوش میگذرد :دی پ.ن.3. اگه یه قابلمه داشته باشیم که توشو پر آب کنیم و بعد سیب زمینی و پیاز و کدو و گوجه و رب و ادویه بریزیم توش و بزاریم 2 ساعت قل (غل؟) بزنه نمیشه خورشت؟؟؟؟ L( به صورت منطقی و بنا به تجربه باید بشه! پس بخور و غر نزن! پ.ن.4. برای MT : اعتقادات منو به مسخره نگیر! دفعه ی اول عیب نداره! دفعه ی دوم هم مهم نیست... دعا میکنم اونقدر عاقل باشی که دفعه ی سوم اینکارو انجام ندی... چون بعد متنفر میشم از خودت و هیچ کدوم از افکارت دیگه برام مهم نیس! بذار دوست بمونیم! بذار همه چی شخصی بمونه! پ.ن.5.  برای Nirvana : یک سورپرایز بزرگ و کاری که فکرشو نمیکردی یک نفر برات انجام بده... اونم اختصاصی برای تو! اونم از طرف کسی به قول خودش نه میشناسه منو نه دیده منو! و حسی که اونقدر شااد بود که آدمو از خودش راضی میکرد! و باز هم فکر اینکه نکنه استحقاقشو نداشته باشم؟! پ.ن.6.  اوضاعات جالبی داریم... دنبال سه واحد پروژه ای که گرفتی و استاد زد زیرش!... انتخابات انجمن و عملیات تدافعی در مقابل ترم پایینی ها... بسته های پستی ... شروع سیکل آناهیتا و تکدانه آلبالو... زبان، ترجمه، آلل های هم توان، استافیلوکوک اورئوس و خانواده ی میکروکوکاسه، ویروس Pox، HIV و HBV و HSV ... آکواریوم و سایت و hbio.ir, U99و freeGate... ایرانسل و nimbuzz و فریده و نازی و باران ... بارون نم نم و کارتون "خونه ی مادر بزرگه" و مخمل... شام و نهار و اختراع و ابداع..."راز" و " دل آویزترین" و "Who moved my cheese? " و "میکرب شناسی عمومی" ... من عاااشق روزای دانشگاهم! پ.ن.7. عمو قنبر! خوابگاه دختران براش تعریف نشده ست! سرشو میندازه و میاد و میره... البته دیروز یه لطفی کرد و وقتی رسید پشت سر من ابراز وجود کرد و گفت که برم تو اتاق! (همون یالا و اهم و تولوپ سابق) یاد قدیم بخیر که حتی دق الباب ها هم دو نوع بود که معلوم شه پشت در زن هست یا مرد! :دی ( جای MT خالی که باز لباش اویزون شه به مناسبت افکار قرون وسطایی من!حرکتی که ازش متنفرم!) پ.ن.8.  هوووورا عروسی! داماد ارشد خانواده ی مامان اینا داره میاد! خیلی عجیبه که هم بازی بچه گیت حالا داره عروس میشه! در مورد دخترعمه کنار اومدم و عادی شد اما این یکی یه ذره زمان میخواد! برای اولین بار اعتراف میکنم کاش برم نیشابور! پ.ن.9. ماری ! هر جا هستی زود زود یه خبری از خودت بده بهم!! فهمیدی؟! و سوگی و سارا و شکیبا هم همچنین!  بقیه رو میبینم دیگه! شما 4 تا مفقودین! پ.ن.10. نانا میگفت کامنتایی که واسم گذاشته و منم جواب میدادم رو از اول خونده تا الان! خیلی کار باحالیه! فردا در راس امور قرار میگیره ... خیلیا هستن که باید از همون اول بررسی شن! :دی  پ.ن.11. و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر اللعالمین :بوس
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۷/۱۶
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی