~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
خوبرویان جفا پیشه وفا نیز کنند به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند پادشاهان ملاحت چو به نخجیر روند صید را پای ببندند و رها نیز کنند گر کند میل به خوبان دل من عیب مکن کاین گناهیست که در شهر شما نیز کنند بوسه ای زان دهن تنگ بده یا بفروش کاین متاعیست که بخشند و بها نیز کنند گر رود نام من اندر دهنت نیست عجب پادشاهان به غلط یاد گدا نیز کنند   پ.ن.۱. یهویی شد... اینکه بلیت بگیرم و ساعت ۶ صبح برم بابل و بعد یه تاکسی تا ساری و بعد تا نکا برم و ازونجا با اتوبوس برم شاهرود، تمام راه اتوبوس خفه رو تو صندلیای آخر تحمل کنم با آهنگ عباس قادری و یه دستم به اسپری باشه که تنفسو برام آسون کنه و برسم پیشت... و یه آخر هفته ی قشنگ با تو و دوستات... و کافی شاپ کلبه و ۶۰۰۰ تومنی که پیاده شدیم هرکدوم واسه کیک شکلاتی... و پارک بلوار و جاده سلامت و تست های خودشناسی دینا و نهار محشر کنار اون اردکایی که حرف آدم سرشون نمیشد، و کلاس تشریح و ۲تا جسد تیکه پاره و نازوفارنکس  و فرمالین... و دوباره اتوبوس و ... خوش گذشت عزیزم٬ مرسی... از تمام دوستات هم تشکرکن... از همراز و مهزاد و زهرا و دینا و فاطمه و نازنین و حدیثه و نیلوفر به خاطر دو روز خوبی که داشتیم! پ.ن.۲. همیشه وقتی اعصابت خرده همه ی کارات هم قاطی میشه! قفسه ی کتابات میشکنه؛ آشپزخونه ۳ رووزه تمیز نشده؛ مرتب اس ام اس میاد و ازت سوال میکنن جواب بدی؛ دوستت همونجا ارت میخواد متن ترجمه کنی براش... اونوقته که میشی همون دختر اخمالو غرغرو!اگه به اینا میگن دختر؛ من شخصا یک بانوی تمام عیارم! درسته اشپزی بلد نیستم ولی حداقل حالیم میشه که مکان زندگی احتیاج به نظافت داره... پ.ن.۳. آشنایی با "الکساندر ریباک" افتخار بزرگی بود! مخصوصا آهنگ fairytale که واقعا دوست داشتنیه! پ.ن.4. اشتباه کردم... اعتراف! در موردش اشتباه کردم با اینکه میگفتم احساسم هیچوقت دروغ نمیگه... خب پیش میاد دیگه... گاهی بعضی حرفا اون منظوری رو که انتظار داری میرسونن اما قصد گوینده کلا یه چیز دیگه بوده... و در مورد پیش داوری هم میتونم بازم اعتراف کنم که فکرایی کردم با خودم که تنمو میلرزونه! این ۳ روز تغییر اب و هوا لازم بود که جسارت اعتراف ر بدست بیارم و بعد خوشحالی و سبکبالی و روزای خنده و فقط خنده... که هیچی دیگه ارزش خراب کردن بهتربن دوران زندگبمو نداره! تنها با عطیه و مریم... ممنونم به خاطر همه چی! پ.ن.۵. جشنواره غذا روند خوبی رو داره طی میکنه... کلا اعضا رفرش شدن و حوصله ی بررسی موشکافانه ندارم مثل سال پیش... چون فقط امروز انجا بودم اونم واسه اینکه نهار سلف رزرو نداشتم... جبهه ی سردیه و این روزا فکر "مینا" مجبورم میکنه که به جمعشون بپیوندم... ولی طبق فرمول "بیخیالیزاسیون" دیگه مهم نیست چی پیش میاد و چی میگذره... پ.ن.۶. دوباره نوشتن روی کاغذ شروع شد... بیخیال صفر و یک... تمیز و دقیق و موشکافانه... بدون اینکه خودم رو پاک و بیگناه جلوه بدم  و طرف مقابلم یک شیطان باشه... بنویسم چی فکر میکردم  الان چه نظری دارم و چقدر خوندنش لذت بخشه که میبینی چطور فکرت، رفتارت و تفکرت داره رشد میکنه! و مسلما اینکه بخندی به سوتی هایی که دادی و احساس غرور داشته باشی به خاطر بعضی حرفات... پ.ن.۷. کلاس آموزش زبان مازنی... شبی سه جمله! "تِ رِ ویمّه" ، " تِ قسمت بَوه" و " دمِّده بَیه"... :پی خوشحالیَم! پ.ن.۸. راه میفتی... بهت سلام میکنن... شونه هاتو صاف میگیری و فقط با یه لبخند مغرورانه سرتو تکون میدی و صبر نمیکنی ببینی طرف در مقابل" احوال شما؟" یی که پرسیدی چی میگه... ...بهش گفتم چرا نه؟ گفت چرا باید سنگین و رنگین باشیم؟ گفتم به خاطر شخصیتمون! گفت: کی تو این دانشگاه شخصیت داره؟! :| پ.ن.۹.... برای اولین بار امروز سودوکو حل کردیم! دستمان گرم شد وقتمان رفت... و "کافه پیانو" که به خوندنش می ارزه!  و بابلرود و راه رفتن رو جدولا مثل همیشه و آهنگهایی که مدام پلی میشن ولی ایندفعه گریه نمیکنم... پرواز میکنم! چرا؟ پ.ن.۱۰. منبع شعر بالایی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۹/۰۸
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی