~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
پروردگارا به من آرامش دهتا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهمدلیری دهتا تغییر دهم آنچه را که میتوانم تغییر دهمبینش دهتا تفاوت این دو را بدانممرا فهم دهتا متوقع نباشم دنیا و مردم آنمطابق میل من رفتار کنند.     ر.ن.1. جریان اینروزا طوریه که اگه یکی ازم بپرسه "چرا داری این کارو میکنی؟" یا "تهش چی میشه؟" یا مثلا "اصلا تو معلوم هست داری چیکار میکنی؟" واقعا توضیحی ندارم تو جواب بگم... تمام کارام بی معنی ه و به خاطر چیزی که نمیدونم دارم با کسائی که نمیشناسم میجنگم ... احساس یک ترم یکی بی تجربه رو دارم که افتاده تو جمع یه جامعه غریبه... انگار نه انگار که سه ساله توش بودم! هر روز همونقدر که برام اشنا تره هموون اندازه دارم دور میشم، حالا از دانشگاه یا از خودم نمیدونم... ر.ن.2.  و باز هم محرم و باز هم عاشورایی "جون امام حسین اگه تشنه ت شد زود آب نخور...!!" ... و کاش اونقدر معرفتمون زیاد شه که لازم نباشه به زور تعطیلی های عمومی یادمون بیاد که حماسه ای هم بوده... در سطحی نیستم به قول دوستان برم رو تریبون و رو کاغذ نسخه صادر کنم... پس هیچی نمیگم! ر.ن.3. "آروین ادهمی" هم رفت... روحش شاد و خدا و به خانواده ش صبر بده ... من که از پشت تی وی دیدمشون تمام بدنم میلرزید... درد خیلی سختیه ... خیلی! و دیدن دوستاش که کنار حجله ی کنار علوم پایه میشینن و کی میتونه باور کنه؟! پارسال همین موقعا بود که "حسین قربانی" هم رفت و 2 سال پیش "شیوا"... حرفی نیست که بزنم! ر.ن.4. اینکه بخوای از یه چیزی سردربیاری و نشه سخته! ولی بدتر از اون اینه که وارد یک جریان بشی, نتونی خودتو بی تفاوت نشون بدی، ولی هیچی هم ندونی و با  وجود تمام تلاشت چیزی دستگیرت نشه ... بعد مجبور شی هرچی میشنوی هرچقدر ضد و نقیض که میبینی رو کنار هم بذاری و برای خودت عقلانی ترین مسئله رو طرح کنی و به خاطر این مسئله متهم شی! و باز هم عذاب وجدان اینکه  مجبوری حرف کسیو گوش کنی که دلایل بهتری داره به جای کسی که دوستته و مسلما باید برات مهم باشه... آخر اینکه خسته از تمام تلاشایی که کردی و باز هم "دوست" نبودی؛ که حرفا با کسی دیگه در میون گذاشته میشه و تو بازم هیچی ندونی؛ خسته از سکوتا و نگاه های سریع و سقلمه  و پیچوندن حرفا ؛اینکه "چیزی نیست اما تو خبر نداری چی بوده!" میخوای بکشی کنار اما چرا نمیشه؟! ر.ن.5. شب اول...ساعت 11=> من: میشه زنگ بزنین آژانس؟ مهمونمون پشیمون شده میخواد برگرده خونه خودش! نگهبانی: K شب دوم... ساعت 1 => من: میشه زنگ بزنین 110؟ واسه دوستام مشکل پیش اومده انگار! نگهبانی: K شب سوم... ساعت 11:30 => من: میشه زنگ بزنین اورژانس؟ دوستم حالش بده! نگهبانی: K ر.ن.6. میخوام برم خونه! واقعا خسته شدم... از همه چی! پستام داره مثل پستای تو میشه شادی! که دیگه هیچی آرومم نمیکنه جز تکرار اسمش... "الا بذکر الله تطمئن القلوب"... کاش مامان آروین هم آروم شه... کاش برم خونه... حتی واسه اون جمع عذاب آور هم دلم تنگ شده و شب های عاشورا و شام غریبان تو بهشت فضل و چرخیدن دور گلزار شهدا و چهار دونه اشک که نه واسه واحدایی باشه که دارم گند میزنم، نه برای نداشتن چیزایی که تو دستم بود و نخواستم؛ نه برای گذشته و اشتباهاتم و نه برای آینده ای که بخوام قشنگ باشه و قرمز ... واسه خودم! واسه الان و همین لحظه... و چقدر از خیلی چیزا دور شدم! باید برگردم تا باز یادآوری شه که از کجا میام ... ر.ن.7. تقدیم به  دوست عزیز و جون جونی::  سر بالا... شونه ها عقب...  ترجیحا مستقیم نگاه کن اما هدف نداشته باشه چشمات... بذار غرور برق بزنه، اخم هم بد نیست! محکم قدم بزن و نترس که صدای کفشات سکون راهرو رو بهم میزنه! به جهنم... اگه کسی اتفاقی تو میدون دید نامعلومت بود و  سلام کرد، فقط سرتو تکون بده فوقش یک لبخند برای اینکه نشون بدی "دوستی" نباشه اما احترام هنوز هست! درسته که اشراف زادگی مخصوص حکومت سلطنتی تو انگلیسه اما میشه یه اصیل زاده بود... لازمه که آدم همیشه  رو اصل بمونه! حداقل این رفتار رو واسه یه دختر میپسندم! J   ر.ن.8. فاز "بلک آیز پیز" مخصوصا آهنگ "شات اپ" ... آلبوم بیژن عزیز همچنان... مخصوصا "عکس تو"؛ " من و تویی"؛ " ضرر نمیکنی بمون" و "موسیقی و من" ... "beautiful liar " از بیانسه و شکیرا .. "عروسک جون" هایده و " مگیرش از من" ؛ "تو بزن تا من برقصم" و "شاخه نبات" مهستی... و در کنارش هنوز هم آرمین و پیشرو و گاهی "بت چین" شجریان! و fairytail از الکساندر ریباک و کنسرت یانی و خواننده ی ایتالیاییش!  این منم و طیف وسیعی از سلایقم تو موسیقی...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۹/۲۳
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی