~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین
بانوی ابتذال و غزل بوسه های من!یک سطر در میان به سرایم سری بزنمن بی حضور وسوسه ات باد می کنمدر من بپیچ مثل هوس بازی کفن!تا شک کنم به هر کسِ غیر از تو در خودمبانوی استخاره و تردید و سوء ظن!با من نفس بکش غزل ارتکاب رادر خلسه وار لحظه ی خونبار زن شدن!تیر خلاص / خط مقدم / تو مرده ای!ماشه چکید روی غرورت ... گَلَنگَدَناز دامنت دوباره به معراج رفته ام!افتاده ام کنار نفس هات ، ظاهرن-دارد غرور زنده ی من خواب می روددر واپسین دقایق این جنگ تن به تن!□بازی تمام... از غزل من پیاده شو!حالا تو مانده ای و دروغی به نام زن!پ.ن.1. حامد بهاروند... وبلاگ نقطهپ.ن.2.  سال نو مبارک همه تون باشه. با تاخیر. یاد نوروز های پیش بخیر که روزانه گزارش میدادیم اینجا که خونه ی کی رفتیم و این چیزا. به هر حال برنامه ی دید و بازدید ها فشرده ست. دسته جمعی میریم مهمونی یکی. همه رو میبینیم. بعد یکی به عنوان میزبان انتخاب شده و یکم بعدش میریم خونه ی همونی که تو مهمونی قبل دیدیم. روی خاله بازی های دوران بچگی رو کم کردیم.پ.ن.3. جشن عروسی ناگهانی پیش اومده خیلی سرمون رو شلوغ میکنه این عید. مهمونای تهرانی میرسن و... فعلا که شدیدا درگیر "سیندرلا" شدیم. مثل خیلی سال قبل.  انگار تو این همه روز هیچی عوض نشدهپ.ن.4. میگن همه چی از محدود کردن شروع میشه. میگن کافیه به بچه بگی :"دست نزن" تا تشویق بشه که بره ناخونک بزنه ببینه چیه. تمام دلتنگی ها، کنجکاوی ها و همه ی فکرها و تصورات همه رفت. زیاد هم طول نکشید. اصلا فکر نمیکردم اینطوری بشه. اینقدر ساده و راحت باشه. اگه میدونستم زودتر درخواست میدادم تا این "دست نزن" رو از دوشم برداری. گاهی خیلی چیزا الکی بزرگ میشن. به نتیجه ای که تو جلسه ی فنی گرفتی بیشتر از قبل ایمان پیدا کردم!!پ.ن.5. مثال: وقتی بچه بودم عاشق کفش های تق تقی ورنی پاشنه بلند مامان بودم که زمان عروسیش خریده بود. اونموقع برام کوچیک بود و بزرگ شدم برام تنگ شد. الان که کفش هامو ورنی پاشنه بلند میخرم میبینم اونقدر ها هم اش دهنسوزی نبود. حیف اونهمه "خواستن" ... و چقدر عجیبه اینقدر زود سیر شدن.پ.ن.6. آهنگ " برای لمس آزادی" از آر-یا آر-امنژاد. با تمام شجاعت های کاذبی که به آدم میدهپ.ن.7. و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم... ( برای یادآوری عجیب امشبت ممنون. به اندازه ی همون زلزله ی 5 ریشتری تکونم داد! لازم بود البته! دمت گرم)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۱/۰۵
خانوم سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی