برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شبها بر کف اتاق میخوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،... چه کسی...؟! چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟
جملاتم هر روز کوتاه تر میشوند
هر روز چند کلمه کمتر
چند سکوت بیشتر
می ترسم روزی برسد که برای بیان دلتنگی هایم به نقطه ای اکتفا کنم...
+ گاهی حرف دلتو فیسبوکیا بهتر میزنن!