یک روز عالی واسه ی من...
کار هر روز سعید و سامان و ایمان و آرمان و ابوالفضل دریاست!
من و مامان هم رفتیم بازار...
شب قایق بازی و آیس پک خورون داشتیم(دارم اسمارتیز بالا میارم!)...
احتمالا بعد شام هم بریم ساحل واسه صرف هندونه!خیلی خوش میگذره...
پ.ن. آشا حال میکنه! با آرمان و ایمان دوست شده! آرمان امروز آشا رو رو پاش گذاشته بود واسه ش شعر میخوند!
۸۷/۰۶/۰۲