یادتونه یه بار شایعه شده بود که 12/12/2012 قراره دنیا به آخر برسه؟ و وقتی ساعت 00:00 روز 13 دسامبر 2012 شد چقد خیال خیلیا راحت شد؟ هرچقدر هم به پیش بینی و اینا اعتقاد نداشته باشی، بازم یه کوچولو، اون آخرای دل آدم یکم استرس هست...
یادتونه بازی "sims" ، وقتی تولد یک کاراکتر بود، میچرخید و یهو بزرگ میشد؟!
پ.ن.1. این علاقه انسان به جاودان موندن در ذهن دیگران یک نیاز فطریه؟!
پ.ن.2. قدیما پیامک میزدن برای تبریک تولد، بعدتر فیسبوک اومد، همه متوجه میشدن تولدته و روی وال برات پیام تبریک میذاشتن، الان تلگرام هست و اینستاگرام... و خیلیا فقط به "دابل تپ" روی عکس گواهی ولادتم تو اینستاگرام کفایت کردن... تبریک خیلی بهتره... کافیه انگشتت رو روی علامت میکروفون بذاری و بگی :"تولدت مبارک" همین...
پ.ن.3. اما کسایی بودن که متنایی نوشتن، حرفایی زدن و عکسهایی فرستادن که باعث شد 21 آبان، از یک روز سخت، به یک آرامش عمیق تبدیل شه... مرسی مهدی، مرسی سعید و مرسی 5 عضو فعال آزمایشگاه بیوشیمی...
پ.ن.3 و نیم. «25 سال که چیزی نیست...250 سال هم که روی این زمین باشی بازم هیچ تفاوتی نمیکنی، چون با ته قلبت زندگی میکنی؛ خیلی آدم باید به خودش دروغ بگه که به زندگی کردنت حسادت نمیکنه. تولدت مبارک.»
پ.ن.4. که انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است... (ان الانسان لربه لکنود)