~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین


نمونه 1- زن: «... آره بچه آخریمون ناخواسته بود. کلی دارو و اینا خوردم تا سقطش کنم اما نشد. بعدش نذر کردم تا سالم باشه. الانم ماشالا 20 سالشه.» و اون بچه اینو شنید. 

نمونه 2- زن: «تفاوت سنی بین بچه هامون خیلی کم بود. اونقد سر اینا اذیت شدم که الان حالم از هرچی بچه ست بهم میخوره.» و بچه اینو شنید. 

نمونه 3- مرد اول به مرد دوم :«بچه دردسر مسلمه. از وقتی به دنیا میاد و حتی تا بعد ازدواجش چیزی جز درسر نداره.» تایید مرد دوم. و 4 تا بچه این دوتا مرد این حرفو شنیدن. 

نمونه 4- مرد :« همین امسال فقط اینقد میلیون تومن خرج مدرسه ش شده» و بچه اینو شنید. 

نمونه 5- زن (در حال گریه بعد از دعوای شدید با مرد) :« اگه به خاطر بچه ها نبود یک لحظه هم تحمل نمیکردم.» و بچه ها اینو شنیدن.

و هزاران نمونه دیگه که همه دیدیم. همه شنیدیم... 

نمونه 6- مرد:«حاضرم تمام زندگیم رو بدم و دوباره برگردم به دوران کودکیم...» و بجه هایی که فکر میکردن تمام زندگی پدرشون هستن اینو شنیدن.


پ.ن.1. بیاین هیچوقت هیچوقت بچه دار نشیم. مگه اینکه توجیه بشیم که زحمت کشیدن ، خرج کردن، شب بیدار موندن، غصه خوردن، نگران بودن و تمام اینا همراه با حضور بچه هست. بچه خودش انتخاب نمیکنه بیاد تو زندگی ما. ما انتخاب میکنیم که اونو وارد این بازی کنیم. پس هیچوقت هیچوقت هیچوقت حق نداریم به خاطر چیزایی که حاصل انتخاب و عمل ما بوده سرشون منت بذاریم. حداقل اگه روزی یک بار داریم به خاطر بارمالی ای که رو دوشمون گذاشته، به خاطر نگرانی هایی که براش داریم سرش منت میذاریم، هفته ای یک بار بهش یادآوری کنیم که حضورش چقد زندگیمون رو به سمت خوب تغییر داد.


پ.ن.2.پدر و مادرهایی رو میشناسم  روزی نیم ساعت سخنرانی در مورد اهمیت نماز اول وقت برای بچه انجام میدن اما هنوز نمیدونن که بچه شون داره کلاس های مشاوره میره تا اضطراب ناشی از «حس سربار بودن» رو از بین ببره.. که شب ها با قرص خواب میخوابن... که ارزو میکنن کاش نبودن تا زندگی پدر و مادرشون آسونتر بود... یا کاش نبودن تا مادرش میتونست خودشو ازین زندگی جدا کنه و بره دنبال تفریحانی که میگه به واسطه اون نداشته. 


پ.ن.3. این که خدا هنوز اجازه افزایش نسل رو به آدم داده، یعنی هنوز به نسل انسان امیدواره. و هر نسل باید از نسل قبل بهتر باشه. بیاین اگه قراره نقشی در نسل انسان آینده داشته باشیم، قبلش با خودمون یه سری قرارا بذاریم. که اونا پاسخگوی انتخاب های ما نیستن. هیچوقت...


پ.ن.4. گاهی فک میکنم که آدم خیلی نمک نشناسی هستم. که همه چیز رو میذارم روی ترازو. که همه چی رو منطقی حساب میکنم. که از دید سوم شخص و از بیرون به روابط خانوادگی نگاه میکنم و اونو نقد میکنم. اما چه اهمیتی داره. ما نسلی هستیم که نباید شبیه قبلی ها باشیم. مطمئنا نسل بعد از ما هم مارو به چالش و نقد خواهد کشید.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۷
خانوم سین

نظرات  (۱)

بسی لایک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی