~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برایت سیب‌آوردم نگاهش کردی و گفتی / که نقطه ضعف خود را کاش با شیطان نمی‌گفتیم

~:* بگو سیب... *:~

برای من ماجرای مردی را نقل کردند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد،...
چه کسی...؟!
چه کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟؟

آلبر کامو _ سقوط
------
قلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَاتَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ...

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
مطالب پیشین

دو سه روزه (از وقتی فریادهای شبانه موسوم به کولیک سوفیا شروع شد) به یه نتیجه دوست داشتنی رسیدم...

نگین کفر میگم! نگین نمیشه اینطوری قضاوت کرد...

اما همه چی جور در میاد...

مادر شدن یک مدل کوچیک خدا شدنه. یه جورایی ساز و کار خدا بودن رو درک می کنی.

یک موجود رو که تو بهش نیاز نداشتی اما اون به شدت برای تک تک لحظه هاش وابسته به توئه رو آوردی تو این دنیا... تا مادر بشی و این مادر بودن از اول اول اول اول تو وجود تو هست (حتی اگه بچه ای نباشه)...

"عاشقشی و باهاش مهربونی" چه لحظه هایی که بهت میخنده چه لحظه هایی که تو بغلت جیغ میزنه چه لحظه هایی که تمام لباساشو کثیف کرده و  چه لحظه هایی که با بی خوابی هاش اذیتت میکنه... بهش می گی " من دوستت دارم و و هرگز رهات نمیکنم(1)"

وقتی داد و فریاد میکنه و بی تابی می کنه کاری رو میکنی که به نفعشه! نه کاری که حتما همون لحظه آرومش کنه... مثلا واکسن دو روز بچه رو به تب و بی اشتهایی و درد میندازه اما تو میدونی باید اینکار انجام بشه، یا اون 25 قطره دوای تلخ رو به زور میریزی تو دهنش و مجبورش میکنی قورت بده... و در تمام مدتی که داره اذیت میشه تو کنارشی... میبوسی و نوازشش میکنی و بهش یادآوری می کنی که "من باهاتم هر جا باشی...(2)" تا بدونه تنها نیس.

کافیه یک بار فقط یک بار اشاره کنه که نیاز به من یا مهدی داره، تا ما سریع خودمون رو بهش برسونیم... بدون لحظه ای مردد شدن یا تاخیر.

و با هر خنده ش می خندی و با تک تک اشکا و بی تابی هاش تو هم دلت میگیره...



پ.ن.1. شاید پدر شدن هم تمرین یک خدای کوچک بودن باشه... نمیدونم. من مرد نیستم و نمیدونم پدر شدن دقیقا چه احساسی رو برای مردها به وجود میاره...

پ.ن.2. سوفیا شیرین ترین و دوست داشتنی ترین دردسر این روزهاست. 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۰۴
خانوم سین

مامان_سیمین

نظرات  (۱)

آقای پناهیان برای تمثیل روابط ما با خدا ازینی ک گفتید شاید کفر باشه زیاد استفاده میکنن
وقتی گفتین یادشون افتادم
خیلی زیباست :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی