[عنوان ندارد]
پنجشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۸۹، ۱۰:۰۱ ق.ظ
خدای تنهایی ها
خدای دل تنگی ها
خدای بی کسی ها
آن انگشت من است
که به سمت آسمان اشاره می کند ...
به خیال اینکه تو در آنجایی ...
بگیرش... لمس کن سر انگشتان مرا...
میخواهم باز بوی تو را بدهم...
و باز بخوانم "انالحق"
پ.ن.۱. منبع :وبلاگ جالبیه!
پ.ن.۲. دیگه حوصله ی افسانه های عشقی رو هم ندارم... کتاب "باربارا دی آنجلیس" محشره!... معدلمان همچنان "الف" میماند!... این تابستون هم گواهینامه نمیگیرم، مطمئنم!... عروسی دعوت شدیییییییییییییییییم!... "فرزانه" مرد!... جسد "..." رو از تو کوه ها پیدا کردن!... انتقالی در حالت تعلیقه... آلمااااااااااااااااااااااااااان باخت...حوصله م سر رفت!
پ.ن.۳. "فاصله ها" رو دوست دارم... گاهی باید بعضی رفتاراتو از دید یه شخص سوم ببینی تا بفهمی چقدر غیر قابل تحمله... ولی بدتر ازون اینه که انکار کنی که مثل اونی و از اون رفتار ایراد هم بگیری!!!!!
پ.ن.۴. دلم "دومینو" میخواد... نمیدونم کجا گذاشتمش!... ویولون هم داره میخاکه!... دیروز (شاید هم دیشب...شاید پریشب... دقیق یادم نیس) به این نتیجه رسیدم که به هیچ دردی نمیخورم!!
پ.ن.۵. عکس سرچ کردم واسه "دعا" دیدم همه شون دستیه که رو به آسمونه... برای اینکه دستای خالیمونو نشون بدیم یا برای اینکه ما آدما هرچی برتره رو بالاتر میبینیم؟!
پ.ن.۶. من و پودولسکی و ازیل و نویر و لام و کلوزه و اشنایدر و یوآخیم و لوکاس فرصت رو میدیم به کاسیاس و پیکه و ویا... باشد که جام قهرمانی را برای نخستین بار از آن خود کنند (حالا بیا و هلند قهرمان شه!!)